امروز رفتیم کتجاتون خالی خیلی خوش گذشت ما اینجوری بودیمواقعا شنای خوبی بودبه محمد مهدی هم خیلی خوش گذشت اولش میترسید بره تو آب چرا؟؟چون یه خرچنگ تو آب بود اینجوریخب ترسناکه دیگه نه؟خب ولی بعد با کمک بابام خرچنگو از اونجا دور کردیماما بعدش این اومدایندفه مامانم دست به کار شد و با دمپایی مفقود الاثرش کردخب حالا همه رفتیم تو آبزیر آب کلی ماهی بودولی ماهی که ترس نداره بعد از کلی شنا کردن گشنه شدیمو رفتیم غذا بخوریم مامانم غذا درست میکرد ما هم منتظر نشستیمبلاخره غذا آمده شد و خوردیم بعد دوباره رفتیم شنا ظهر شده بود آفتاب واقعا داغ بودولی عوضش آب سرد بود و کاملا خنثی شدبعدش نوبت دسر بود و کلی چیز خوردیم ولی نزدیک بود مورچه ها بخورنمون بعدش آهنگ گذاشتیمو کلی رقصیدیم و بعد عکس گرفتیماینم یه عکس از اونجا

بفرمایید شنا:(نظر یادتون نره)

http://upload.tehran98.com/img1/x3fnuwh1mb4pz9vx6svd.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

   داداش جونم امیدوارم زود تر بزرگ بشی و خودت بتونی خاطراتتو بنویسی

 

 


نوشته شده در جمعه 92/4/7ساعت 1:32 عصر توسط محمدمهدی | نظر
نمایش باکس نظرات
بستن باکس نظرات
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
Hamutaro

کد موسـ دخی باحالـ

98love